کوثریه

اشعار و مطالب مرتبط با کوثر
  • کوثریه

    اشعار و مطالب مرتبط با کوثر

هذا من فضل ربی
کوثریه

هوالجمیل
با سلام و عرض ادب خدمت شما
کوثریه مجموعه شعری است محصول سی و چند سال شاعری و یک عمر غلامی در خیمه اهلبیت. نام کتاب کوثریه از یک قصیده 400 بیتی با همین نام گرفته شده، این وبلاگ نیز منتخب آن مجموعه و همچنین شامل اشعار جدیدم است.
کتاب کوثریه را می توانید از منوی بالای وبلاگ دانلود فرمائید.
با آرزوی قبولی در پیشگاه خداوند و انبیا و اولیا و صلحا و شهدا
و حَسُن اولئک رفیقا
والسلام
مدیر انتشارات هدهد
محمد حسین صادقی متخلص به غلام
زرقان فارس
hodhodzar@gmail.com
09176112253

سه شنبه, ۱۶ آبان ۱۴۰۲، ۰۶:۲۱ ق.ظ

نیازمند صیقل و تبویب و ویرایش

تعدادی از اشعارم در ادامه مطلب

صدام اگر رو به شکستی خوش باش

سالها پیش در روزگار سرخ نبرد ، رباعی زیر را با الهام از بیانات امام راحل (و استقبال از رباعی مشهور خیام)  سرودم و منتشر کردم  که ورد زبان بچه‌های جبهه شد:

صدام اگر رو به شکستی خوش باش

در محکمه‌ای اگر نشستی خوش باش

چون عاقبت کار تو باشد اعدام

در معرض اعدام چو هستی خوش باش

در آن زمان برخوردهای متفاوتی  با این رباعی شد. رزمنده‌ها به تحقق آن ایمان داشتند ولی خالصانه و خاضعانه برای عملی شدنش دعا می‌کردند  و غیر خودی‌ها می‌گفتند : دوزار بده آش به همین خیال باش.

حالا بیست سال از سرودن این دوبیتی و قضاوتها و خاطره‌هایش می‌گذرد و داغ‌ترین خبر تمام رسانه‌های جهان این است: صدام اعدام شد.

 

تکرار امداد طبس

دشمن که اداره‌ی جهانش هوس است

مغلوب و زمینگیر، ز نو ، در طبس است

دیدند جهانیان که شاهین عدو

در دام سپاهیان حق چون مگس است

 

جاسوس پرنده‌ی عدو، امریکا

افتاد به دام قدرت حزب خدا

رمز عملیات و فتوحات این است:

لا حول ولا قوة الا بالله

 

امداد الهی به طبس شد تکرار

خفاش سپاه ابرهه گشت شکار

شد چشم جهان خیره به دانائی ما

چون ریخت فرو هیمنه‌ی استکبار

 

دشمن که فسانه‌اش بجز نخوت نیست

سهمش ز قیام ما بجز ذلت نیست

جاسوس پرنده اش چو افتاد به دام

فهمید جهان که او اَبَر قدرت نیست

 

با اسلحه‌ی توسل و اشک و دعا

با قدرت پیچیده‌ی یاران خدا

جاسوس پرنده و تجاوزگر خصم

گردید اسیر و رام اندیشه‌ی ما

 

 

 

 

 

با یاد معلم شهید ، دکتر علی شریعتی

1

فجر آمد و رفت و باز یاد تو نشد

یک لحظه در اهتزاز ، یاد تو نشد

اندازۀ یک شمع شبستان ، حتی

ای شمس ستاره ساز یاد تو نشد

2

در وسعت شب شهاب بودی ای مرد

مست از می آفتاب بودی ای مرد

در آینه بذر نور می پاشیدی

گلپرور انقلاب بودی ای مرد

 

هر روز شب

هر روز شب،  هر روز تاریک و سیاه و پر تعب

هر روز  غرق وحشت و خشم و غضب ، هر روز شب

هر روز خون،  هر روز  دود و آتش  و  جنگ و جنون

هر روز هجران و عزا از حد برون ، هر روز خون

هر روز غم ، هر روز رنج و غصه و آه و الم

هر روز موجی تازه از دلواپسی، هر روز غم

هر روز  کف ، با ساز و دف ، در انفجار یک هدف

با صد شعف ، بر کشته‌های آن طرف ، هر روز کف

هر روز بد ، بی حصر و حد ، اخبار قتل بی عدد

با اینهمه  خونخواره  صد رحمت به دد ؛ هر روز بد

هر روز کین ، دلها غمین ، کشتار و فتنه در زمین

واحسرتا ، یا رب ببین ، با نام دین ، هر روز کین

هر روز شر ، هر روز جنگ و فتنه‌ها پیچیده‌تر

وحشت نگر، در طول تاریخ بشر ، هر روز شر

هر روز شب، ای دادگر تعجیل کن با اذن رب

بی نور تو ، این روزگار پر تعب، هر روز شب


هوالجمیل

مودة  فی القربی

در نسل فاطمه زهرا ، چون گشته نور خدا پیدا

باشد ولایت آن انوار ، تسنیم حب رسول الله

هر دوره قائمۀ نوری ، از نور فاطمه شد طالع

خالی نشد ز حُجَج هرگز، افلاک سبعه ز این اسما

تا اینکه آمد و شد غایب، با اذن حضرت حق، صاحب

زان پس به نایب او شد راست، اوضاع غمزدۀ دنیا

یک جلوه‌گاه جمال حق، در این زمانه ، خمینی شد

کز انقلاب عظیم او ، شد عرش دولت حق، برپا

آن شیرمرد بسیجی که ، موسای طور جماران شد

اعجاز موسوی‌اش گل کرد ، در انهدام بت اعدا

هر دین و مذهب این اقلیم ، با او به حلقۀ وحدت شد

هر قوم و ملت ایرانی، شد تحت بیعت او یکجا

روحانیون عظیم‌الشأن ، آئینه‌دار ولا گشتند

در اعتلای فضیلت‌ها ، همراه حضرت روح‌الله

در امتداد مسیر او ، شد اسوه ، رهبر فرزانه

آن رادمرد خدائی که ، شد مقتدای شقایق‌ها

دارد به خیمه بسی یاور ، با اقتدار سلیمانی

کز عزمشان شده امنیت ، بر کل خلق وطن اهدا

همراه سَیّد این امت ، باشد دو یار جلیل‌القدر

دو یادگار حسن سیرت ، یعنی خمینی و نصرالله

جان، عاشقانه فدا کردند، در پاسداری از این امّت

بس پابرهنۀ دریادل ، بس بی‌نشانۀ با تقوا

پیغام خون شهیدان چیست؟ جز حفظ وحدت و ارزشها

پاداش رنج خمینی چیست؟ الاالمودة فی القربی

والسلام - صادقی - زرقان فارس

 

 تقدیم به یوسف گمگشتۀ ایران و لبنان

امام موسی صدر

۱

تنها نه مسیحا نفس لبنانی

آئینۀ صلح و وحدت ادیانی

هر قرن یکی چون تو نزاید مادر

افسوس که عمریست تو در زندانی

۲

افتاده به چاه کینه ، ماه بدرم

ماهی که به یُمن عشق او پر قدرم

هرکس غم تلخی به جهان دارد و من

نالان ز غم امام موسی صدرم

۳

مانند علی شجاع و پر حوصله بود

در فکر و عمل ناجی این قافله بود

افسوس که با مکر عدو ، شد مفقود

مردی که دلش مدینۀ فاضله بود

۴

زان دم که اسیر حیله ای شوم شدیم

بر هجر و شکیب و غصه محکوم شدیم

ای ساقی باغ صلح و وحدت ، افسوس

در فصل شکوفه از تو محروم شدیم

۵

تا نغمۀ وحدت و ولا سر دادی

بر تشنه لبان دهر ، کوثر دادی

ای روح بزرگ عشق ، بر بام جهان

افکار بلند شیعه را پر دادی

۶

اوهام و خرافه را زدودی از دین

هموار نمودی ره ایمان و یقین

پیغام محمد و مسیح و موسی

آئینه صفت ، عرضه نمودی به زمین

۷

شمشیر علی به دست لبنان دادی

بر له شدگان  جرات جولان دادی

بر قلۀ باور جهان بنشستند

آنان که تو بر باورشان ، جان دادی

۸

قبل از تو مجال و حال پرواز نبود

چون راه قفس ز شش جهت، باز نبود

تو سقف قفس را به  سما بردی ، آه

کاری که تو کردی  کم از اعجاز نبود

۹

قبل از تو میان فرقه ها، جنگی بود

هر نام برای دیگری ننگی بود

با نام تو دشمنان برادر گشتند

نام تو عجب نام گرانسنگی بود

۱۰

اسطورۀ واقعی مصون از عدم است

قدر تو فراتر از شهود قلم است

هرچند بسی از تو نگفتند ، ولی

دربارۀ تو هرچه بگویند کم است

قم - هدهد - 6 / 6 / 1385

 

 

 

چند دوبیتی

1

جسارتگاه شیدائی ، دل من

چپاولگاه زیبائی ، دل من

پر از گنج فریبائی ، دل تو

پر از دزدان دریائی ، دل من

2

دلم گفتا که از ابروش بنویس

نوشتم . گفت از نو روش بنویس

نوشتم. گفت بازیگوش از روش

به تعداد نخ گیسوش بنویس

3

درون بزم گلها پا نهادم

دلم بر زانوی گلها نهادم

نگوئیدم چرا زارست و بیدل

دلم را نزد گلها جا نهادم

4

دلم بر عقل قرص خواب داده ست

کلید سینه بر مهتاب داده ست

ترا آورده در دریای چشمم

دوباره دسته گل بر آب داده ست

5

همه شب آسمانبانست چشمم

ترا ای مه نگهبانست چشمم

چنان می آیدت همره که گوئی

گل مهتابگردانست چشمم

6

ز عشقت رفته بر بادم عزیزم

برس آخر به فریادم عزیزم

تو شیرین تر ز لیلائی و دانی

که مجنون تر ز فرهادم عزیزم

 

 

قم - 15 / 3/ 85

 

 

نظارت

دریغ از آنهمه بیتابی دل

ز گشت ویژه و بیخوابی دل

چو عشق آمد دگر سودی نبخشید

نظارتهای استصوابی دل

فانوس

غمی در قلب شب ، کابوس می‌ریخت

ز هجران ، دیده ، اقیانوس می‌ریخت

به سیر حجلۀ خورشید رفتم

ز چشمم تا سحر فانوس می‌ریخت

گفتکو

نگاهش مثل امریکا ، محارب

غمش ، مانند اسرائیل ، غاصب

فلسطین دلم را چاره ای نیست

بغیر از گفتگو با این اجانب

نسیم خاردار

دلم در معبر غم میخزد ، آه

و هر خاری دلم را میگزد ، آه

ز سیم خاردار کوی دلبر

نسیم خارداری می وزد ، آه

اعجاز

تقدس بت تراش و بتگرم کرد

میان بت پرستان، آزَرَم کرد

چرا از بت شکن ها بت نسازم

که اعجاز تقدس کافرم کرد

 

 

 

بر اساس آیه شریفه 24 سوره قصص «رب انی لما انزلت الی من خیرٍ فقیر»  و زبانحال حضرت موسی در شهر مدین:

خدایا از کرم شو دستگیرم

که در چنگال فقر و غم اسیرم

خداوندا ز لطفت هرچه از خیر

کنی نازل به من ، بر آن فقیرم

 

رمضان1431 ، شهریور 1389 زرقان فارس

  

ما اسیر سیاست رودیم

روی برگی نشست ، قورباغه

چشم خود را ببست ، قورباغه

رود او را به ناکجا می‌بُرد

بود مغرور و مست ، قورباغه

فکر می‌کرد رود در جریان

هست و بی حرکت است قورباغه

فکر می‌کرد قلعه‌اش در رود

گشته دور از شکست ، قورباغه

فکر می‌کرد در کشاکش موج

از جهان شسته دست ، قورباغه

از جهانِ پُر از سیاست و رنج

فکر می‌کرد ، رَست ، قورباغه

رود جبراً به راه خود می‌رفت

هر طرف می‌نشست ، قورباغه

ما اسیر سیاست رودیم

تا جهان هست و هست قورباغه

ما همه سوژه‌های این شعریم

در ردیفی که بست ، قورباغه

 

دانلود کتابهای صلواتی انتشارات هدهد

هوالجمیل / با سلام و عرض ادب و خیر مقدم / نظرات شریفتان را دیده در راهیم

دانلود ۱۸ کتاب صلواتی در همین سایت

دانلود 17 کتاب صلواتی هدهد  در سایت کتابراه

وبلاگ قبلی انتشارات هدهد، + وبلاگ امام زادگان عشق، شهدای زرقان

وبلاگ کوثریه ، شعر، + وبلاگ شاهزاده قاسم زرقان ،

والسلام - محمد حسین صادقی - مدیر انتشارات هدهد

hodhodzar@gmail.com + 09176112253

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲/۰۸/۱۶
محمد حسین صادقی