کوثریه

اشعار و مطالب مرتبط با کوثر
  • کوثریه

    اشعار و مطالب مرتبط با کوثر

هذا من فضل ربی
کوثریه

هوالجمیل
با سلام و عرض ادب خدمت شما
کوثریه مجموعه شعری است محصول سی و چند سال شاعری و یک عمر غلامی در خیمه اهلبیت. نام کتاب کوثریه از یک قصیده 400 بیتی با همین نام گرفته شده، این وبلاگ نیز منتخب آن مجموعه و همچنین شامل اشعار جدیدم است.
کتاب کوثریه را می توانید از منوی بالای وبلاگ دانلود فرمائید.
با آرزوی قبولی در پیشگاه خداوند و انبیا و اولیا و صلحا و شهدا
و حَسُن اولئک رفیقا
والسلام
مدیر انتشارات هدهد
محمد حسین صادقی متخلص به غلام
زرقان فارس
hodhodzar@gmail.com
09176112253

هوالجمیل /  اگرچه همیشه خداوند را شاکر بوده و هستم که بعد از دفاع مقدس، ایران بخاطر درایت مقام معظم رهبری از هفت جنگ قطعی عبور کرده اما همیشه حسرت نبرد مستقیم با اسرائیل در دلمان بود و تبدیل به عقده شده بود اما اینک خداوند را بی نهایت بار شاکریم که بعد از 45 سال بالاخره دیشب پرواز تهران  تل آویو برقرار شد، کاش می شد بجای شهدا تموم موشکها و پهبادهای سپاه و دست شلیک کنندگانشان را می بوسیدم، از طرف تمام شهدا، مخصوصاً شهدای گمنام و امام موسی صدر و حاج احمد متوسلیان از رهبر، سپاه، قوای سه گانه و مردم سپاسگزارم، خدایا بی نهایت بار شُکرت...

مبارک است....، تا کور شود هر آنکه نتواند دید...

بعد از ماه دوم جنگ غزه تصمیم گرفته بودم دیگه شعرهای حماسی علیه اسرائیل نگم، شعرهائی که برای دفاع مقدس گفته بودیم عملی شده بودند ولی تموم شعرامون برای فلسطین مثل شعار بی عمل بود، نه اجازه حضور و جنگ مستقیم با اسرائیل داشتیم نه نظام وارد فاز نظامیگری با رژیم صهیونیستی می شد ولی حالا که می بینم شعرام عملی شدند و اقتدار ایران و شهیدان به جهان ثابت شد با تموم وجود به ایران و نظام و رهبری می بالم و... چشمۀ خشک طبعم دوباره ذوق شعر حماسی (حماس+ی) گفتن پیدا کرده.

بیاد میارم بعضی از شعرام که با شهدا و جانبازان و آزادگان و ایثارگران مرور می کردیم از غزل «نسل تبر» که روز بعد از انتفاضۀ اول در سال 1365 سرودم تا ترکیب بند «صبح صادق» و شعرهای کوچک و بزرگ دیگر... تا غزل «آذرخش» و مثنوی «بسیج جهانی اسلام» با این چند بیت پایانی :

ز کابوس جنگ جهانی نترس

ز تزویر و زور و تبانی نترس

چو برپاست جنگ جهانی کنون

چرا ارض اسلام غلطد به خون

تو اسلام را رهبری یا علی

بده اذن جنگاوری یا علی

که کبریت در دست فهمیده است

و دنیا ز باروت پوشیده است

و قصیده «غزه یک زاغه پر سجیل است» و چندین شعر دیگر... تا رباعی:

ما چلچله های حامل سجیلیم

در هم شکننده سپاه فیلیم

گر امر کند رهبر ما، در یک دم

نابود کنندگان اسرائیلیم

و آخرین دوبیتی که در سوگ غزه مظلوم و مقتدر، در شش ماه گذشته ورد زبان و روحم بود:

تو را جان بلاکش بود ایکاش

به زیر تیر و ترکش بودم ایکاش

فلسطین غریب و بی دفاعم

کنارت زیر آتش بودم ای کاش

به امید شهادت در نبرد با اسرائیل و تمام شدن جنگ خانمانسوز غزه با درایت مقام معظم رهبری. انشاءالله

والسلام – صادقی – هدهد  - یکشنبه 26 فروردین 1403

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳/۰۱/۲۶
محمد حسین صادقی