کوثریه

اشعار و مطالب مرتبط با کوثر
  • کوثریه

    اشعار و مطالب مرتبط با کوثر

هذا من فضل ربی
کوثریه

هوالجمیل
با سلام و عرض ادب خدمت شما
کوثریه مجموعه شعری است محصول سی و چند سال شاعری و یک عمر غلامی در خیمه اهلبیت. نام کتاب کوثریه از یک قصیده 400 بیتی با همین نام گرفته شده، این وبلاگ نیز منتخب آن مجموعه و همچنین شامل اشعار جدیدم است.
کتاب کوثریه را می توانید از منوی بالای وبلاگ دانلود فرمائید.
با آرزوی قبولی در پیشگاه خداوند و انبیا و اولیا و صلحا و شهدا
و حَسُن اولئک رفیقا
والسلام
مدیر انتشارات هدهد
محمد حسین صادقی متخلص به غلام
زرقان فارس
hodhodzar@gmail.com
09176112253

۵ مطلب در مرداد ۱۴۰۲ ثبت شده است

يكشنبه, ۲۹ مرداد ۱۴۰۲، ۱۲:۵۹ ق.ظ

حاج قاسم اگرچه دیگر نیست - کل کشور سپاه قدس علیست

بنام خدا


ماشه سقیفه 


چرخ چرخید و فتنه شد تکرار

بار دیگر، سقیفه ، ماشه کشید

باز داعش برای ذهن جهان

با ترور، طرح خون و لاشه کشید


داعشی های عرصهٔ تاریخ 

مثل کفهای سطح دریایند

گرچه از بین می روند اما

باز با باد و موج می آیند


این خوارج که جِبت و طاغوتند

دست پروردگان صهیونند

رُعب و‌ وحشت مرام آنان است

مست کشتار و وحشت و ‌خونند


ریشه کن گشت فتنه داعش

با هجوم مدافعین حرم

سخت طومارشان به هم پیچید

حاج قاسم ، چو زد به عرصه عَلم


حاج قاسم اگرچه دیگر نیست

کل کشور سپاه قدس علیست

زن و مرد و جوان و پیر وطن

هر یکی قاسم سلیمانیست


فتنه انهدام شاهچراغ

کمتر از یک دقیقه خنثی شد

بادپای حرم به چندین گام

ناجی زائران مولا شد


کودکی با وفا، ز مجروحی

در مسیر خطر، حمایت کرد

دختری از حجاب و چادر خود

در هجوم حرم، حفاظت کرد


عاشقانه، حبیب و اکبر نیز

در دفاع از حرم، فدا گشتند

با شهادت، که آرزوشان بود

ساکن بزم اولیا گشتند


آه ، اما نگشت پیکرشان

زیر سُمّ ستور، صد پاره

نشد اهل و عیالشان اما

بی پناه و اسیر و آواره


من فدای حسین عطشان و

اهلبیت اسیر و دربدرش

تا ابد لعنت خدا و رسول

بر همه دشمنان بد سِیَرَش

والسلام

محمد حسین صادقی، زرقان

۲۶ مرداد ۱۴۰۲

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ مرداد ۰۲ ، ۰۰:۵۹
محمد حسین صادقی
پنجشنبه, ۱۹ مرداد ۱۴۰۲، ۱۲:۱۹ ق.ظ

عشق و عطش ۶

بنام خدا / هنوز ویرایش و تبویب نشده. صادقی

۱

در تشنگی امید هست ولی در عطش امید نیست

۲

در عطش فرد مجال تفکر و خود تسکینی و خودفریبی نمی یابد ، بیهوش میشود، عطش اختیار را از دست انسان می گیرد، در عطش تمام بدن گر می گیرد و لحظه به لحظه شعله ورتر و بیشتر می شود... و اگر به آب برسد آنقدر می خورد که دیگر نمیتواند حرکت کند، سیراب هم نمیشود و دوباره آب می خورد...

۳

در روایت زندگی شهدا و سیدالشهدا گریه خوب است ولی خوبتر این است که مخاطب به عمق فاجعه پی ببرد و مظلومیت روایت شود تا شنونده آرزو کند جای شهدا باشد

۴

تصور هر انسان تشنه ای حتی دشمن ، آدم را ناراحت میکند ، حتی حیوانات تشنه، 

۵

هر وقت به یاد خودم می افتم به حال خودم گریه ام می گیرد، اینهمه آب در زمین و آسمان و اطراف ولی دریغ از یک قطره...

۶

امام حسین بدون استفاده از قدرت امامتش و نیروهای غیبی جنگید

۷

زبان از عطش به دهان که میخورد مثل به همخوردن دو تکه چوب

۸

دوندگی و تلاش باعث عرق کردن میشود و تشنگی به دنبال دارد، گریه بیشتر آب میطلبد، زخم خیلی بیشتر، داغ جوان علاوه بر سه تای قبلی، جسم و روح را به آتش می کشد حتی اگر در زمستان باشد..

۹

عرق و گرد و غبار باعث خشک شدن و سفت شدن روی سر و صورت می شود که چون عرق شور است و بدن میخارد که خاراندن آن با درد زیاد همراه است، در این وضعیت فقط یک کف دست آب به سر و صورت بزند، بسیار تر و تازه میشود، و اگر کمی از آب را بخورد تازه تر و زنده تر می شود و کاملاً جان می گیرد....

۱۰  

رفع خستگی و بیرون اوردن کلاه و پوتین

لباس نظامی، اصلاً مشکل ساز است

۱۱

آب در دستش است ولی نمیخورد تا افطار، استراحتی در سایه یا وقت گذرانی در سایه

۱۲

اصلاً اگر اب داشته باشد هرگز دچار عطش نمیشود

۱۳

عطش مربوط به زمانی است که اصلاً امید به آب رسیدن ندارد

۱۴

نخواسته ام سخنوری و قلمفرسایی کنم، بلکه بر عکس خواسته ام در کوتاهترین حد ممکن، عطش و عطشان را به تصویر بکشم تا خواننده در یک نگاه سریع و ساده به بیشترین حد دانش و معرفت درباره عطش برسد..

۱۵

من هر روز بارها به یاد دوران عطشمرگیم می افتم، با دیدن آب، غذا، علف، زندگی، رفیق، امنیت، اسایش و .....

۱۶

وقتی من با یک تکه پوست هندوانه احساس بهشتی بودن می کنم چرا با یک رفیق خوب، یک خانواده خوب، یک شهر خوب و یک جهان خوب، حس بهشتی بودن نداشته باشم

  من ابن مطالب را از هیچ کس و هیچ جا نشنیده و نگرفته ام، واگویهٔ هر روزه و چهل سالهٔ من است، بحث مهم و ‌پیچیده ای هم نیست، هم ساده است هم سخت، خیلی ساده است مثل آب خوردن؛ و خیلی سخت است مثل آب نخوردن.... توضیحش هم بسیار ساده است ولی درک آن فقط کسی میتواند، که تشنگی نه، بلکه عطشمرگی را درک کرده باشد، برای کسی هم که درک نکرده، هر چقدر هم توضیح بدهی، چندان تفاوتی بین معنای عطش و تشنگی پیدا نمی کند و شاید اصلا حتی درک درستی از تشنکی عم نداشته باشد.

 ۱۷

چهل سال است هر روز احساس بیشتر در بهشت بودن میکنم...

و عجبا که من رفع عطش را بهشت میدانم و مولا عطش را.

۱۸

و فکر میکنم این مطالب را چهل سال دیر گفته ام که البته تقصیر خودم نبوده چون اصلاً در فراست چنین موضوعی نبوده ام

۱۹

چند تا از دوستان گفتند تو از کجا به این مطالب رسیدی گفتن از تجربه ای که در عطشمرگی داشته ام...

۲۰  

تشنگی مبتلابه تمام رزمندگان و زنان و بچه ها در کربلا

۲۱

 همانطور که ابراهیم را به وادی غیر مزروعی کشاند تا قبله‌بسازد حسین را نیز به کربلا کشاند تا قبله بسازد 


۲۲

زیر پنکه و ‌کولر نبود

۲۳

حفر چاه در کربلا، شاید

۲۴

پرپر زدن بچه ها روی دست پدر و مادرشان

امام‌دلش میخواست زودتر کار تمام شود تا آب باز شود تصور سختی بچه ها بیشتر او را آزار می داد..

۲۵

آب را بستند تا جنگ آب شروع شود و فجیع ترین جنایت تاریخ رقم بخورد

۲۶

جنگ و جهاد و شهادت، کاری عادیست برای رزمندگان اسلام....کشته شدن در حال عادی سخت نیست، تحمل عطش سخت تر از کشته شدن است

۲۷

در کمترین زمان، با بهترین کیفیت ما را ببرد به عمق عطش

۲۸

من در بهشتم، گاهگاهی بخاطر حرص و حسد و بخل و طمع و گناهان، وارد دوزخ میشوم ولی با توبه بر میگردم به بهشت...

۲۹

یکی از زیباترین صحنه های تاریخ بشری، ورود اباالفضل به فرات و آب نخوردن اوست که اگر آب ممنوع نشده بود این صحنه بوجود نمی آمد.

و یکی از دلخراش ترین و فجیع ترین صحنه های تلخ تاریخ بشریت، شهادت علی اصغر (یا حجت اکبر) است که فقط بخاطر عطش و ممنوعیت آب بوجود آمده است

پس جنگ کربلا، جنگ عطش است، موضوعی که کمتر به آن پرداخته شده، در اصل، کلیدواژه اسرار عاشورا «عطش» است

۳۰

اگر امام حسین ع دچار عطشمرگی نشده بود نمیتوانستند شکستش دهند

۳۱

ظاهراً مجلسی خوبه که توش گریه و داد و فریاد زیاد باشه، میگن به به عجب مجلسی شد، ولی ازین بهتر، مجلسیه  که تفکر آمیز و حرکت آفرین و فرهنگساز  باشه...

والسلام

محمد حسین صادقی 

۰۹۱۷۶۱۱۲۲۵۳

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ مرداد ۰۲ ، ۰۰:۱۹
محمد حسین صادقی
يكشنبه, ۱۵ مرداد ۱۴۰۲، ۰۱:۰۵ ب.ظ

سر فصل های عشق و عطش ۲

بسم الله الرحمن الرحیم

۱

گردآوری اشعار درباره عطش

و تفسیر و توضیح آنها در چندین سطر (حداکثر ۲ دقیقه) در «گریز» به یک روضه 

۲

برای درک بهتر روضه ها بهتر است یا عطشناک باشند یا با مقدمه عطش گفته شود...

۳

بهترین توصیف درباره عطش در ساده ترین کلمات و‌ جملات، در حداکثر دو‌ پاراگراف، یک دقیقه ای و نیم صفحه ای

از مخاطبین در مجلس بخواهیم بنویسند و پیامک کنند، بدون جایزه، بگوئیم بهترین جایزه اشک بیشتر و درک بیشتر از عطش و عمذلی با اهلبیت است.ذهنشان را به چالش بکشیم...

۴

حتی المقدور برای بهشت و صواب و حوائج و رفع گرفتاریها کار نکنیم...

۵

نمادهای عطش در عاشورا، دست، کاسه، مشک، رود، نخل، پرنده، آب، فواره، خشکیدگی لبها و پژمردگی صورتها، خشکیدگی و ترک خوردگی خاک خشک، کاسه لعاب آبی و ماهی قرمز

۶

اگر یکبار، فقط یکبار به عمق عطش مولا پی ببری، آن وقت هر صبح و شام در غم او گریه می کنی و با هر آب خوردن، جگرت می سوزد و اشک در چشمت جمع میشود.

۷

رسیدن به «عطشِ در حد مرگ» امری غیر اختیاری است، یعنی کسی نمی تواند، آگاهانه خود را به ورطهٔ هولناک عطش بیندازد چون به محض ضعف و غش، به او آب قند می دهند و آب به سر و صورتش می پاشند و کنگ و کولش را می مالند و اگر حالش وخیم تر باشد اورژانس برایش می آورند.... و چه سعادتی است درک چنین عطشی، از آن بالاتر این است که کسی نباشد که نجاتت بدهد خودت هم نتوانی خودت را نجات بدهی

یعنی  در موقعیتی قرار بگیری که از عطش غش کنی و به کُما بروی، و در ورطهٔ مرگ بیفتی و کسی نباشد که کمکت کند و به هوشت بیاورد، خودت هم نتوانی کوچکترین کمکی به خودت بکنی یعنی عطش و غش و ضعف شدید قوای جسمانی تا.........مرگ یا معجزه... یعنی دقیقاً همان وضعیتی که برای من در میدان جنگ اتفاق افتاد و عطشِ در حد مرگ را در یک دورهٔ چندین روزه درک و تجربه کردم....

۸

تا مشاعرم از دست دادم شاعر شدم

در عطشی ناخواسته به ورطهٔ مرگ افتادم و تا مشاعرم را از دست دادم، شاعر شدم، احساس بی وزنی، بی مکانی ، بی زمانی، تخیل خلیائی، و گفتگوهای غیر معمولی با خود و طبیعت و هستی و خداوند....

۹

یادی از قدیمیترین نوحه ها

عطش، العطش، العطش، العطش

سکینه ز سوز عطش، کرده غش

یا : علی اصغر از تشنگی کرده غش

۱۰

برای هرکه دنبال حال بهتری باشد

درک عطش عالیترین راه توسل و تقرب است

۱۱

خواندن نوحه و سرود و روضه و دکلمه عطش بصورت عادی هم مؤثر است ولی اگر با آوای حزین باشد بهتر است

۱۲

عطش در شهری غریب، مکانی غریب، در حال مسافرت، بدون امکانات و در محاصره و ممنوعیت نظامی شدید

فعلاً ....والسلام

..... ادامه دارد....

ارادتمند و ملتمس دعا : محمد حسین صادقی، زرقان فارس، یکشنبه ۱۵ مرداد ۱۴۰۲

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ مرداد ۰۲ ، ۱۳:۰۵
محمد حسین صادقی
چهارشنبه, ۱۱ مرداد ۱۴۰۲، ۰۴:۲۵ ب.ظ

روضه و نوحهٔ عطش

هوالجمیل
روضه و نوحهٔ عطش 

عطش بود و اصغر، عطش بود و اکبر
عطش بود و دختر، عطش بود و خواهر

عطش بود و ایثار و اشک و حماسه
و یک جنگ تحمیلی نابرابر

عطش بود و هفتاد و دو یار عطشان
و سیراب، دشمن، همه، اسب و لشکر

عطش بود و تحریم آب دو رودان
عطش بود و اولاد عطشان کوثر

عطش بود و سقا، عطش بود و خیمه
و شرمِ علمدارِ در خون شناور

عطش بود و مولای عطشان زخمی
عطش بود و غمهای مولای مضطر

عطش، خستگی،  داغ، زخم دمادم
نه سایه ، نه سقا ، نه مرهم، نه یاور

عطش بود و گرمای سوزان صحرا
عطش بود و خونگریه های مکرر

عطش بود و خنجر، عطش بود و حنجر
عطش بود و فریاد جانسوز مادر

عطش بود و تنها صدائی شکسته
که فریاد می زد :  برادر، برادر

والسلام
زرقان فارس - محمد حسین صادقی، غلام
دهم مردادماه ۱۴۰۲


ما فقط تشنگی را درک کرده ایم نه عطش را،
عطش یعنی تشنگی در حد مرگ،
و حسین عطشان بود یعنی مافوق عطش، 
عطشان حالتی است که زبان مثل یک تکه چوب خشک میشود با دهان و سر و‌ صورتی پر از گرد و خاک...
چه خوب است ما شیعیان خاص حسین، این حالت را، در عزاداریهایمان کمی تجربه کنیم...
+++++
حالت عطشان ۴ علت دارد
۱- داغ دیدن زیاد که جگر می سوزد
۲- اشک ریختن
۳-تکاپوی زیاد در میدان
۴-زخمهای زیاد
هرکدام از علل بالا آب زیاد می طلبد
یک موقع آدم روزه دار چندین ساعت یا بیشتر تشنه است و می داند یا امید دارد که به آب می رسد، اما تصور کنید فردی داغدیده و مجروح حداقل یک نیمروز گرم در حال جنگ و تکاپو و خونگریه باشد امید به آب رسیدن هم ‌نداشته باشد، البته چنین فردی اگر سایه ای پیدا کند و ساعتی استراحت کند شاید کمی دوام بیاورد اما اگر لحظه به لحظه تلاش و داغ و عطش و زخمهایش زیادتر شود این دیگر نیازی به آنهمه تیغ و شمشیر و خنجر و نیزه و سنگ ندارد، چنین فرد عطشانی در مدت‌کوتاهی، خود به خود جان می دهد...
صل الله علیک یا اباعبدالله....
و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ مرداد ۰۲ ، ۱۶:۲۵
محمد حسین صادقی
جمعه, ۶ مرداد ۱۴۰۲، ۰۳:۱۸ ب.ظ

یا شهید

فدای لب تشنه ات یا حسین


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ مرداد ۰۲ ، ۱۵:۱۸
محمد حسین صادقی