کوثر امنیت
بنام خدا، با سلام و عرض ادب،
چند دوبیتی و یک رباعی، به چند مناسبت، تقدیم حضورتان
فاطمیه
فاطمه آتش نشان خلقت است
کلبه او کوثر امنیت است
دوزخی ها آتشی افروختند
کلبه آتش نشان را سوختند
به باب کلبه زهرا و حیدر
که جبریل امین هم می زند در
فکندند آتشی آن دوزخی ها
که شعله می کشد تا صبح محشر
در آن آتش که مادر با پسر سوخت
تمام عرش اعلی سر به سر سوخت
در آن آتش تولد گشت شیعه
و هر دم با شهادت، پشت در سوخت
جاویدالاثرها
دعا کردی تماشائی نگردی
به جز دنبال زیبائی نگردی
شب حمله پلاکت را فکندی
که در دنیا شناسائی نگردی
شب حمله، چو در خط، جا گرفتی
فقط سربند یا زهرا گرفتی
به دور انداختی نام و نشان را
و در عرش خدا مأوا گرفتی
دعا کردی که تا مفقود باشی
انیس خلوت معبود باشی
اجابت شد دعایت، چون خدا خواست
شهید و شاهد و مشهود باشی
دعا کردی که چون زهرا ، مزارت
شود پنهان به اذن کردگارت
شدی حاجتروا، اما بمیرم
برای مادر چشم انتظارت
غزه
تو را جان بلاکش بودم ایکاش
به زیر تیر و ترکش بودم ایکاش
فلسطین غریب و بیدفاعم
کنارت زیر آتش بودم ایکاش
اسرائیل
ما چلچله های حامل سِجّیلیم
در هم شکنندهٔ سپاه فیلیم
گر امر کند رهبر ما، در یک دم
نابود کنندگان اسرائیلیم
والسلام
محمدحسین صادقی
التماس دعا