کوثریه

اشعار و مطالب مرتبط با کوثر
  • کوثریه

    اشعار و مطالب مرتبط با کوثر

هذا من فضل ربی
کوثریه

هوالجمیل
با سلام و عرض ادب خدمت شما
کوثریه مجموعه شعری است محصول سی و چند سال شاعری و یک عمر غلامی در خیمه اهلبیت. نام کتاب کوثریه از یک قصیده 400 بیتی با همین نام گرفته شده، این وبلاگ نیز منتخب آن مجموعه و همچنین شامل اشعار جدیدم است.
کتاب کوثریه را می توانید از منوی بالای وبلاگ دانلود فرمائید.
با آرزوی قبولی در پیشگاه خداوند و انبیا و اولیا و صلحا و شهدا
و حَسُن اولئک رفیقا
والسلام
مدیر انتشارات هدهد
محمد حسین صادقی متخلص به غلام
زرقان فارس
hodhodzar@gmail.com
09176112253

جمعه, ۲۲ دی ۱۴۰۲، ۰۸:۴۸ ب.ظ

اشارات و بشارات

به نام خدا ، با سلام و عرض ادب
این مطلب نیاز به تصحیح و ویرایش دارد. ارادتمندهدهد
نکات و اشاراتی برای اندیشیدن و شاد زیستن

 

موضوعاتی
برای ترغیب به اندیشیدن و تفکر
بیائید
بزرگ باشیم . آنگونه که آفریده شدیم. بزرگ کیست و بزرگی چیست؟ بیائید در سایه
مجاهدت شهدا یکی از آرزوهایشان را محقق کنیم.
یک
شهید را در نظر بگیرید و فکر کنید که او چه آرزوهایی داشته است؟ تمام
احساساتتان را در بارۀ شهدا کنار بگذارید. فکر کنید اصلا آنها را نمی شناسید و تا
کنون کلمه شهید را نشنید اید. حالا به شهید شناسی بپردازید، یکی از آنها را انتخاب
کنند و درباره اش تفحص نمائید تا به عظمت تمام آنها پی ببرید عظمت شهدا در چیست؟
چیست؟
در
آیاتی که در بارۀ شهداست تفکر کنید. مثلاً عند ربهم یرزقون یعنی چه؟ رب کجاست؟ رزق
چیست؟ به تفسیرها مراجعه کنید.
احساس،
منطق نمی شناسد ولی شما احساساتتان را منطقی کنید. احساس چیست؟ منطق کدام است؟
طبق
قانون آفرینش: فردا بهتر از امروز و دیروز است
نتیجۀ
عملت به خودت برمی گردد...
خوبی
پیروز است.
اینها
یعنی چه؟
خیلیها
شهدا را دوست دارند ولی در مقام و منزلت آنها شک دارند. یعنی قبول ندارند که شهدای
ما هم مثل شهدای صدر اسلام هستند.
تو
ثابت کن که شهدای ما هم مثل شهدای صدر اسلام هستند.
هنر
نسل ما شهادت طلبی بود تو ثابت کن که این مرگ خود کشی نبود...
این مطلب نیاز به تصحیح و ویرایش دارد. ارادتمندهدهد
=====================
آیا
انسان برای خوشبختی می تواند فقط به عقل تکیه کند؟ آیا عقل، انسان را کفایت میکند؟
آیا عقل اشتباه نمی کند؟ بدیهی ترین حکم های عقل چیست؟ با توجه به اینکه حکما به
عقل را
پیامبر
درونی میدانند آیا نیازی به پیامبران بیرونی نیست؟ فرض کنیم هیچ دین و آئینی تا
کنون به بشر ابلاغ نشده آیا بشر میتواند صرفاً با اتکاء به عقل خود به سعادت برسد؟
خداوند
چندین بار در قرآن به مثل های اعلا اشاره کرده؟ مثل های اعلا چیستند یا کیستند؟
سهم
تو از ابدیت چیست؟ اصلاً ابدیت چیست؟ کشف روش ملاقات جبرئیل با پیامبران شاید قابل
تبیین و توجیه باشد ولی به راستی جبرئیل چگونه با خداوند متعال ملاقات میکند و
پیام می گیرد و به انبیاء می دهد یعنی می داد.
گذشته
را هرگز نمی توان تغییر داد ولی آینده را باید ساخت، چگونه؟ به چه موضوعی علاقه ی
وافر داری؟ چهل حدیث در باره اش پیدا کن
 تمام
موجودات زنده به روح خدائی هستند، آیا انداره روح خدا در یک فیل و یک مورچه و یک
انسان برابر است؟؟
 این مطلب نیاز به تصحیح و ویرایش دارد. ارادتمندهدهد
قرآن
کریم پر است از آیات تفکر و تدبر و تحقیق و عقلانیت، اما برخی از قشریون که فقط به
ظاهر قرآن بسنده کرده اند هرگونه تفکری را که با ذائقه آنها جور در نیاید تکفیر و
آن را سرکوب میکنند چه در خودشان و چه در دیگران. خودشان که اصلاً اهل تفکر
نیستند، چون اگر بودند هر گونه تفکری حتی خلاف تفکر خودشان را با آغوش باز می
پذیرفتند.
اولیاء
علیهم السلام فرموده اند تفکر بزرگترین عبادت است و برای آن محدودیت قائل نشده اند
چون خالق فکر خداست و فکر نهایتا به خدا باز می گردد حتی اگر با گمراهی شروع شود و
علت تحقیقی بودن اصول این نیز همین است.
خدائی
که فرموده در موضع انتقام عفو کنید حتما با ما هم همینطور برخورد میکند، اگر ازش
بخواهیم و شاید حتی اگر ازش نخواهیم... اما در جائی هم که حق الناس صورت گرفته....
سیستم
انتقام گیری آفرینیش طوری تنظیم شده که  به صورت اتوماتیک انتقام گرفته میشود
مگر اینکه صاحب حق ببخشد...
(8)
خدائی که فرموده: اذا مروا باللغوِ مروا کراما ، یعنی وقتی که حرف یا کار لغو ر
بیهوده ای می بینید کریمانه از آن بگذرید
منزه
تر از آن است که خودش در برخورد با ما جاهلان که عمرمان جز لغو وبیهودگی نیست
کریمانه نگذرد و نبخشاید.  حتی ممکن است  سلاممان هم بکند چون خودش
فرموده و اذا خاطبهم الجاهلون قالوا سلاما... یعنی وقتی که جاهلان با آنها برخورد
می کنند به آنها سلام میکنند و سلام یعنی پرچم صلح در قالب کلمات. خدایا ببخش...
=======================================
انسان بزرگترین شاهکار آفرینش است
فی
احسن تقویم، یعنی بهترین قوام ، بهترین فرم و شکل و محتوی، یعنی از این بهتر نمی
شود ولی تاریخ نشان داده که این اشرف مخلوقات گاهی به درجه اسفل السافلین می رسد.
انسان
موجودی است اجتماعی  و مجبور و محکوم به زندگی اجتماعی و پذیرش قوانین و
دستورات حکومتهاست و حاکمان از دل این نیاز فطری بشر سر بر آورده اند و می آورند.
انسان
گذشته زشت و بدی دارد ، تاریخ بشریت پر از جنگ و خونریزی و ظلم و تبعیض و بیعدالتی
است و مقصر اصلی خود اوست، هرچند حاکمان مقصر قلمداد میشوند. حاکمان با سو استفاده
از انسان توانسته اند به حکومت برسند و در تاریخ هیچ حکومتی وجود ندارد که صالح
بوده باشد. فساد اداری در ذات حکومت ها نهفته است،
اگرچه
تمام دولت ها و ملت ها در تاریخ تقریبا مثل همند ولی سرنوشت و سرگذشت ملل اسلامی
از همه سیاهتر و اسف بارتراست
اگر
مسلمین حداقل وحدت و عقلانیت را که دستور اصلی دین اسلام است رعایت کنند تا این حد
تبدیل به موشهای آزمایشگاهی دشمنان و بویژه صهیونیزم جهانی نمی شوند و وظیفه شرعی
ما همین است. این مطلب نیاز به تصحیح و ویرایش دارد. ارادتمند
مطلب نیاز به تصحیح و ویرایش دارد. ارادتمند
هدهد
================================
هو
الجمیل
خداوند
قوی است و قوی ها را دوست دارد، یعنی ضعیف نیست و ضعیفها را دوست ندارد....
همه
نظام طبیعیت نظام بقای اصلح است طبیعت مخلوق خداست و نظام بقای اصلح در طبیعت
قانون و سنت الهی است.
در
طبیعت ضعیف محکوم به نابودی است و قوی ؟ ضعیف؟ را نابود می کند.
*
خداوند می فرماید: و نرید ان نمن على الذین استضعفوا فی الارض استضعفوا
نمی
فرماید علی الضعفا
استضعفوا
یعنی آنها که ضعیف نگه داشته شده اند ولی ضعیف نیستند.
*
ان الارض یرثها عبادی الصالحون. صالحون قوی ها هستند، قوی کسی است که روحی قوی
دارد (جسم قوی ملاک نیست).
و
صالح بودن امری روحی است نه جسمی هرچند، سلامت روح بر سلامت جسم هم اثر می گذارد و
برعکس....
=====================
تواضع
خوب است ولی نه در بین متکبران و مستکبران، صداقت خوب است ولی نه در بین دروغگویان
و حیله گران و شیادان....
ازخود
گذشتگی زیباست ولی نه در بین خود پرستان و خودستایان و خود خواهان و افزون طلبان و
استثمارگران و فرصت طلبان.
خدمت
زیباست ولی نه به خائنها.
خوبی
خوب است، خوب بودن هم خوب است اما خوب ماندن از آنها بهتر است ولی خوبی کردن به
بدانی که پیوسته بدی میکنند خوب نیست
به
احمقها اگر لازم باشد خدمت کن ولی با آنها دوست نشو.
 این مطلب نیاز به تصحیح و ویرایش دارد. ارادتمندهدهد
&&&&&&&&&&&&&&
انسان
زنده به روح است و ارواح پس از مرگ از بین نمی روند (طبق آموزه های دینی)
قبرستان
دیار مردگان و خاموشان نیست شاید مهم ترین مرکز تصمیم گیری برای مردم باشد. یعنی
ارواح نقش مهمی در حوادث و تحولات شهرها دارند.
زیارت
اهل قبور و فاتحه خواندن یک داد و ستد است یعنی معامله دوطرفه، برای مردگان و
زندگان....
اگرچه
اعمال دنیوی اموات تغییر نمی کند ولی برگزاری مراسم برای آنها مثل این است که
خودشان دعوت کننده باشند و اگر کسی در آن مجلس متنبه شود ثوابش برای میت آنهاست
خودشان
نیز در اثر فاتحه خواندن نیز ممکن است منتفع شوند. تمام این مطالب حدسیات هستند و
قابل اثبات فیزیکی و تجربی نیست ولی اگر ایمان به غیب وجود داشته باشد پذیرفتن
آنها سخت نخواهد بود.
احترام
به اموات و زیارت اهل قبور و فاتحه خواندن برای آنها جزء تعالیم ادیان است.
ارواح
چگونه ایفای نقش میکنند؟ خدا می داند....
&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&
وحی و الهام از یک خانواده اند با چند تفاوت.
اشرف
مخلوقات شدن انسان بخاطر عقل و اراده او و قدرت تغییر دادن سرنوشت و محیط زندگی اش
است.
در
تعلیم و تربیت، روح کمال می یابد و این کمال جایگاه او را در زندگی بعدی تعیین می
کند.
قرآن
کریم : من بخشی الله من عباده العلما
عالمان
بیشتر از خدای می ترسند.
تعلیم
و تربیت به چند طریق حاصل می شود: 1-مطالعه و درس و کلاس درس 2-تفکر و سیر آفاق و
انفس 3-مشاوره
در
قرآن کریم کسی که تخت بلقیس را در طرفه العینی از سبا به بیت المقدس یا شهر سلیمان
آورد کسی است که کمی علم لدنی است
استاد
حضرت موسی در مجمع البحرین کمی علم لدنی داشت.
-
در یادگیری روح تعلیم میبیند نه مغز، مغز هم یک عضو است مثل بقیه اعضای کله پاچه!
-
روح هرچه آموزش ثبت می بیند به خدا نز دیکتر می شود شدبرد این روند از گهواره تا
گور باید ادامه یابد.
چون
خداوند علم و عالم مطلق است
علم
مفید علمی است که در راستای عبودیت و بندگی باشد و علم مضر علمی است که بنده را از
عبادت و عبودیت باز داد...
به
قول امام راحل (رد): اگر تهذیب در کار نباشد علم توحید هم به درد نمی خورد.
-
عبودیت یعنی بندگی و بندگی یعنی زندگی.
علمی
سفید است که باعث شود بندگان خدا از زندگی و از خالق خود راضی تر باشند و کفران
نعمت نکنند و به حریم یکدیگر تجاوز نمایند. علم مفید علمی است که در راستای اهداف
خلقت و در مسیر حرکت کائنات، به سمت کمال باشد .
 کمال
روح نه فقط در یادگیری بلکه در تخلق به صفات الهیه است.
برداشتن
زاد و توشه برای آخرت (یعنی تقوا) به منزله تهیه امکانات برای یک زندگی بهتر و
بالاتر که هم در دنیا به درد بخورد و انسان را به رضایتمندی و شکرگزری برساند و هم
برای آخرت
سجده
فرشتگان به آدم به این شکل نبوده که در مجلسی در حضور پروردگار به آدم سجده کرده
باشند.
این
سجده همیشه ادامه داشته و دارد.
بعضی
ها با یک یا چند سوال به هم می ریزند و به کفر می رسند و بعضی به ایمان.
گاهی
چیزی که باعث موفقیت می شود فقر است. فقر برای کسب معرفت و تفکر و سپاس
کسی
که با تیغ به نفی و انکار تو بر خاسته به اثبات تو آمده است...
غم
نان را ز بعضی ها اگر منها کنی، باری
ز
کل هستشان چیزی دگر باقی نمی ماند. حرص را از زندگی منها کنید
تا
بهشت خویش را پیدا کنید...
 این مطلب نیاز به تصحیح و ویرایش دارد. ارادتمندهدهد
مرگ و شهادت
انسان
یک جان بیشتر ندارد و حتما می میرد و بهترین مرگ شهادت در راه خدمت به خلق خداست،
خدا که نیازی به خدمت ندارد. و بهترین خدمت ایجاد امنیت و آسایش برای مردم است.
شهادتها
با هم تفاوت بسیار دارد، شهادت در غربت های ناشناخته، شهادت با دستهای بسته و
پیکرهای نیم جان مدفون در گورهای دسته جمعی شهادت در حال مجروحیت با تیر خلاصی،
شهادت در اثر جراحت های بی امداد، شهادت در تنهایی و بدون اثر و نشان، شهادت در
اسارت، شهادت از شکنجه، شهادت از تشتگی، شهادت در اعماق رودخانه و دریا....
تمام
شهدا امامزادگان عشقند و وصل به حلقه ی باب الحوائجها، اما مفقودین بخاطر شهادت در
غربت های کشف نشدنی و زجر و هجری که کشیدند مقامی والاتر دارند. همینکه دل ما
بیشتر به حالشان می سوزد یعنی مهم ترند.
*
شهادت اگرچه برای شهید شیرین است اما برای یاران و بازماندگان او تلخ است و گریه و
عزاداری برای او لازم، چنانکه پیامبر رحمت در شهادت جناب حمزه سید الشهدا عزا گرفت
و گریست...
 این مطلب نیاز به تصحیح و ویرایش دارد. ارادتمندهدهد
به
تعبیر امام راحل شهادت هنز مردان خداست، در انقلاب اسلامی  و دفاع مقدس،
انقلابیون و رزمندگان جان خود را به کف می گرفتند و به استقبال شهادت می رفتند.
لذا حضور در جیهه مساوی بود با احتمال شهادت.
شهید
از نظر جامعه یک قهرمان ملی است، از نظر دین، شهید مرزوق الهی و مهاجر الی الله
است.
شهید
از نظر آمار یکی از تلفات انسانی جنگ است اما از نظر پدر و مادرش یک فرزند است،
خود مادر است، خود پدر است.
مادری
با هزار نذر نیاز و آرزو و پس از نه ماه بارداری و سفتی و مواظبت و مراقبت فرزندی
به دنیا آورد، دو سال شیر می دهد و شبانه روز او را تر و خشک می کند. با هزاران
زحمت او را کم کم می پروراند تا از آب و گل در بیاید و روی پای خودش بایستد و به
مدرسه برود. پس از آن مشکلات جدیدی شروع می شود و این رنجهای روزافزون همچنان
ادامه پیدا می کند تا کودکش تبدیل به جوانی برومند شود.
آنگاه
جنگی در می گیرد و جوانش به جبهه می رود و کشته می شود و یا دیگر هرگز برنمی گردد
و انتظار مادر بیچاره ابدی می شود و از غصه دق می کند و دیدارشان به قیامت می افتد
... این کوتاهترین داستان ممکن هر شهید است، آنگاه ما به سادگی می گوئیم در دفاع
مقدس حدود ۲۵۰ هزار نفر شهید شدند و ۲۵۰
هزار شهید یعنی حدائل پانصد هزار زندگی پرپر شده بلکه بیشتر...  این مطلب نیاز به تصحیح و ویرایش دارد. ارادتمندهدهد
  تکمله ای بر یک یادداشت

بر یک یادداشت
در
یکی از یادداشتهایم که فعلاً نمیدانم کجاست چیزی قریب به این مضمون نوشته ام که
یکی از اهداف مهم آفرینش، تکثیر و تولید مثل است و آنچه لازم است به آن اضافه شود
مطلب زیر است که شاید در همانجا هم نوشته شده باشد؟
اگرچه
تمام کائنات در زایش و تولید مثلند اما هدف غائی خلقت باید چیز دیگری باشد نه فقط
تولید و تکثیر. چون اگر حرف غائی خلقت انسان تولید مثل بود، انسانها هم بدون تشکیل
خانواده و بدون رعایت مسائل شرعی و قانونی باید مثل حیوانات به تولید مثل می
پرداختند و اگر اینطور می شد بچه ها والدین و اجداد خود را نمی شناختند و هیچ
خانواده ای تشکیل نمی شد. آنگاه در چنین جامعه ای هیچ قانونی جز قانون تولید مثل
افسار گسیخته حاکم نبود.
 اما
شکی نیست که بزرگترین قانون طبیعی و فطری جهان، تولید مثل است که در انسانها و
بعضی از حیوانات بصورت تشکیل خانواده متجلی می شود و تمام قوانین الهی و مدنی
کشورها برای صیانت از کانون خانواده بوجود آمده که در اصل به معنای صیانت از زندگی
است.
خانواده
اولین و مهمترین هسته تمام جوامع بشری است که هدف تولید مثل را در چهار چوب قوانین
و مقررات عینیت میبخشد و تشکیل خانواده یعنی همسو شدن با تمام کائنات. پس اگر در
جایی نوشته ام که هدف خلقت تولید ش است، تشکیل خانواده شرعی و قانونی را در نظر
داشته ام نه تکثیر و تولید مثل افسارگسیخته. این مطلب نیاز به تصحیح و ویرایش دارد. ارادتمندهدهد
والسلام
– صادقی – زرقان 9/9/92
طبیعت می بیند، می شنود و پاسخ می دهد
چو
بد کردی مباش ایمین از آنات
که
واجب شد طبیعت را مکافات
طبیعت
میبیند میشنود، حرف میزند و حس میکند چون بیجان نیست چنان که پنداشته می می شود.
نیروهای
خدا در طبیعت غرق نیستند خود طبعیت یکی از بزرگترین مخلوقات غیبی خداست، نیروهای
خداوند و طبیعت از هم جدا نیستند، یکی هستند...
ستارگان
و کھکشانها هم قسمتی از طبیعتند، طبیعیت آنچه نیست که بیرون از ماست.
ما
انسانها هم قسمتی از طبیعتیم، در اصل کل هستی طبیعت است و هستی لایتناهی است.
معلوم نیست اول و آخرش کجاست، نه از لحاظ مکانی و نه از لحاظ زمانی، و خدا در
طبیعت است اما طبیعت خدا نیست.
چون
طبیعت و یا هستی) حادث است و خداوند قدیم است (یعنی خدا حادث نیست) بعضی ها طبیعت
و خدا را یکی می دانند ولی این ادعای غیر قابل اثبات ادعائی واهی و پوچ است و هدفش
ترویج ولنگاری و بی بند و باری و نفی دین و تکلیف و قیامت است.
درست
است که ما اول و آخر طبیعیت را چه از نظر زمانی و چه از نظر مکانی درک نمی کنیم
ولی چون عقل می گوید که هیچ چیز نمی تواند بوجود آورندۀ خودش باشد پس هستی هم
بوجود آورنده خودش نیست و توسط کس دیگری بوجود آمده و او هرنامی که داشته باشد
خداست اما خدا بوجود آورند نمی تواند داشته باشد چون اگر داشته باشد بوجود آورندۀ
او خداست نه خودش و این دور و تسلسل اگر میلیاردها حلقه هم داشته باشد باطل است.
 
 
 آفرینش
نهایتاً باید به یک حلقه آخر ختم شود که کسی او را بوجود نیاورده باشد و خودش
موجود بوده باشد و او خداوند ازلی و ابدی است . او خدائی است که در سورۀ توحید
روزانه دهها بار او را توصیف می کنیم از زبان خودش: یکتاست، بدون شر یک است،
زائیده نشده و نه میزاید، نه کسی فرزند اوست نه او فرزند کسی...و هیچکس مثل و
مانند او نیست. کاملترین توصیف وجودی خداوند در همین چهار آیه صورت گرفته است.
اما
برگردیم به طبیعت و نکات دیگری در بارۀ آن. طبیعت چونکه زنده است، پاداش میدهد و
انتقام میگیرد. زنده بودن طبیعت بخاطر زنده بودن گیاهان و موجودات در آن نیست، حتی
در جائی که هیچ موجود زنده ای هم وجود ندارد باز طبیعتش زنده است. سنگ ، خاک ، آب،
هوا، همه و همه زنده اند ولی ما درک نمی کنیم.
اینکه
طبیعیت میبیند بخاطر چشم موجودات زنده اش نیست، سنگهایش هم می بینند، آبش هم
میبیند و هوایش هم میبیند و حس میکند چون محال است جائی از طبیعت را پیدا کنی که
خدا در آنجا نباشد و چون خداوند در تمام مکانها وجود دارد پس تمام طبیعت زنده است
اگر توانستی جائی را پیدا کنی که خدا در آنجا نیست آنجا طبعت مرده است و یا طبیعت
نیست و اگر چنین جائی وجود داشته باشد خارج از حکومت و قلمرو خداست و در قلمرو
خدائی دیگر است که محال است چنین فرضی قطعاً محال است.
حتی
در خلأ هم که ظاهراً هیچ چیز وجود ندارد خدا وجود دارد چون خدا به وجود آورنده آن
خلأ است. این مطلب نیاز به تصحیح و ویرایش دارد. ارادتمند
ویرایش دارد. ارادتمند
هدهد
با حفظ اختلاف سلیقه ها وحدت را ترویج کنیم
حدود
1444 سال از تولد اسلام میگذرد و ما مسلمانان به اهدافی انی که برایمان تشریع کرده
اند نرسیده ایم و بلکه سیر قهقرائی داشته ایم.
سرنوشت
1444 سال شوربختی جهان اسلام داستان بسیار تلخ و گزنده ای است. چرا با این همه
دستورات انسان ساز و جامعه ساز که زیارت کعبه یکی از بزرگترین دستورات آن است
نتوانسته ایم برای اتحاد جوامع اسلامی بهره ببریم و چرا در این همه سال فقط یکدیگر
را کشته ایم و با پرچمی که نام و خدا و رسول او بر آن است به هم تاخته ایم و
وحشیانه به برادرکشی افتخار کرده ایم. چرا وضعیت جهان اسلام امروز با بیش از یک
میلیارد و نیم مسلمان و ثروت سرشار و ذخائر زیرزمینی و نیروی انسانی باید چنین
باشد؟ چرا باید دست نشاندۀ چند میلیون صهیونیست باشیم. چرا باید به تفرقه افکنی
های سانه های صهیونیستی دامن بزنیم و و آتش نفاق را با دستهای خود بگسترانیم و از
دشمنان قسم خورده خود اسلحه بخریم و یکدیگر را بکشیم . چرا نباید کشورهای اسلامی
امت واحده باشند؟ چرا نباید در سازمان ملل حق وتو کردن داشته باشیم؟
ما
در۱۴۰۰ سال از این 1444سال زندگی نکرده ایم اما در چهل سال گذشته زیسته ایم. و راهی که امام راحل ترسیم کرد و مقام معظم رهبری آن را ادامه داد دیده ایم. اگر متن و محتوای پیامهای این بزرگوران در این به سال را بررسی کنیم چیزی جز تلاش عاشقانه و آگاهانه برای رضایت الله  نمی بینیم و متاسفانه می بینیم که در این چهل سال هم به اهداف خود نرسیده ایم بلکه خود سالها گرفتار جنگ تحمیلی و دفاع مقدس و تحریم و ترور بوده ایم. سالها نیز گرفتار بازسازی و ویرانی های جنگ مشغول بوده ایم  و الان زمانی است که باید به خود آئیم و اهداف مقدس متحد سازی جهان اسلام را شروع کنیم و بدیهی است که فقط ما ایرانی ها باید پیشقدم م باشیم چون دیگران این 1400 سال شوربختی را خواست خدا می دانند و تمکین از ستمگران و حاکمان و ستم پیشه را اطاعت از خدا قلمداد می کنند.

چهل سال گذشته زیسته ایم. و راهی که امام راحل ترسیم کرد و مقام معظم رهبری آن را
ادامه داد دیده ایم. اگر متن و محتوای پیامهای این بزرگوران در این به سال را
بررسی کنیم چیزی جز تلاش عاشقانه و آگاهانه برای رضایت الله  نمی بینیم و
متاسفانه می بینیم که در این چهل سال هم به اهداف خود نرسیده ایم بلکه خود سالها
گرفتار جنگ تحمیلی و دفاع مقدس و تحریم و ترور بوده ایم. سالها نیز گرفتار بازسازی
و ویرانی های جنگ مشغول بوده ایم  و الان زمانی است که باید به خود آئیم و
اهداف مقدس متحد سازی جهان اسلام را شروع کنیم و بدیهی است که فقط ما ایرانی ها
باید پیشقدم م باشیم چون دیگران این 1400 سال شوربختی را خواست خدا می دانند و
تمکین از ستمگران و حاکمان و ستم پیشه را اطاعت از خدا قلمداد می کنند.
پس
از دولتهای آنها توقعی نیست هر چند ملتهای آن با ما هم عقیده و منتظر اتحاد مقدس
جهانی اسلام هستند.
بار
سنگین این مسئولیت جهانی بر دوش ماست و ما باید با یک برنامه ریزی صحیح و منطقی
شالوده این وحدت مقدس را پی ریزی کنیم.
توقعی
که من از بعثه مقام معظم رهبری دارم این است و لا غیر.
 این
حرکت را ما باید از خود آغاز کنیم ودر کشورهای دیگر گسترش دهیم یعنی دقیقاً همان
کاری که امام راحل شروع کرد و ما با همین هدف جانمان را برای آرمانهای کف دست
گرفتیم.
اگرچه
 تشکل های اداری و سیاسی متعددی در جهان برای این منظور تاسیس شده مثل سازمان
کنفرانس اسلامی، سران کشوراسلامی، تقریب بین المذاهب و غیره اما با نگاهی به وضعیت
فعلی جهان اسلام به خوبی در می یابیم که این سازمانها و تشکل ها نتوانسته اند به
اهداف خود برسند. این مطلب نیاز به تصحیح و ویرایش دارد. ارادتمند
مطلب نیاز به تصحیح و ویرایش دارد. ارادتمند
هدهد
بر
همین اساس قضیه وحدت جهانی مسلمین باید از طریق مسلمین انجام گیرد و حج و عمره
بهترین فرصت برای انجام این هدف مقدس است.
باز
بدیهی است که اینکار باید توسط ایرانیان در یک برنامه ریزی مدت دار شروع و اجرا
شود. وظیفه ما مسئولین فرهنگی از همه سنگین تر است و هدف من بیش از هر چیز همین
است.
ایجاد
احساس نیاز در رابطه با وحدت.
مطرح
کردن عقب افتادگی  و شوربختی های جهان اسلام .
تعیین
راهکاری فرهنگی از طریق صاحبنظران فرهنگی .
آمارهای
دقیق از وضیعت جنگها و تلفات سنگین جنگها
نشان
دادن وح زیبای اسلامی و دستورات دینی.
مطرح
کردن حج وعمرہ بعنوان تنها مکان و زمان برای اجرای اهداف.
مطرح
کردن لزوم همیاری امتهای اسلامی و منافع وحدت.
لوازم
رسانه ای
من
سؤال می کردم عمل متحد سازی وظیفه کیست؟ تو به عنوان یک مسلمان چکار می توانی
انجام دهی؟
 که
حداقل با زبان جهانی لبخند و سلام و مدارا با دیگران برخورد کنیم.
به
خردسالان و پیران و کم توانان کمک کنیم
آنها
را در برنامه ها مقدم بداریم.
رحم
رأفت شیعی را به آنها بنمایانیم .
من
در هتلهای محل خدمتم علاوه بر وظایف رسمی کارهای دیگری هم انجام می دادم که شدیداً
مورد استقبال قرار می گرفت:
تبیین
این نکته که بعثه مقام معظم رهبری در پی وحدت جهان اسلام است کاری که شهدا و امام
می خواهند.
حج
وعمره بزرگترین و مناسبت ترین مکان و زمان برای انجام این مسئولیت است.
اشاره
به تاریخ اسلام و تاریخ معاصر ، جنگها و مصائب و ضررها امت اسلام قدرت اقتصادی و
سیاسی و سوق الجیشی جهان اسلام
اشاره
به تفرقه افکنی دشمنان با تکیه بر دین
 دعوت
از صاحبظران برای ترسیم خطوط مشی صحیح برای برخورد اسلامی با دیگران، حتی برنامه
ریزی برای نقاشی کودکان با استفاده از سوژه وحدت و ضرورت دشمن شناسی و پرهیز از
تفرقه.
مطرح
کردن مسابقه بزرگترین آرزوی رسول لله چیست؟
مطرح
کردن اصالت تفکر و اندیشه ورزی و خردمندی و عقلانیت و اینکه هر کدام از ما به تنها
مسئولیم و باید این ایده را به تمام دوستان و بعد از آن در جوامع خود برسانیم . و
می توانیم...
بیان
اینکه به فکر تغییر عقیده آنها و خودتان نباشید.
با
حفظ اختلاف سلیقه ها وحدت را ترویج کنیم.
به
دیگران به دید دشمن نگاه نکنید.
اعمال
آنها را باطل ندانید و نگوئید.
اصول
اعتقادی خود را قوی کنید و همیشه به فکر تحکیم عقاید خود باشید.
حفظ
حریم خود و دیگران.
دامن
نزدن به اختلافات تاریخی.
*
آنچه باعث شد مذاهب اسلامی با هم متحد نشوند روحیه تکفیر گری است. تا زمانیکه
اعمال دیگران را باطل می دانند نمی توانند با هم به وحدت برسند. امام این تفکر را
شکست بخصوص در حج.
 باید
این فکر افزارها را گسترش دهند و به جای تغییر ساختاری به اصلاحات فکری و فرهنگی
بپردازیم.
فرمولها
و مدلهای جهان تغییر کرده اینک قدرت در دست متفکرین و خردمندان و سانه داران است.
ما
نمی توانیم گذشته را تغییر دهیم ولی آینده را باید تغییر دهیم این این زنان است
این وظیفۀ هر مسلمان است. نظریه ما این بود و هست.
این مطلب نیاز به تصحیح و ویرایش دارد. ارادتمندهدهد
لطفاً نظر شریفتان را
ارسال فرمائید
عزیزان علاقمند می توانند کتاب عَنقای لاهوت، درباره ارتباط زرقان و
سید نسیمی را از اینجا بصورت صلواتی دانلود و مطالعه فرمایند. 160 صفحه در قطع وزیری، مصور، نشر هدهد، چاپ اول، تابستان 1397
صلواتی دانلود و مطالعه فرمایند. 160 صفحه در قطع وزیری، مصور، نشر هدهد، چاپ اول،
تابستان 1397
والسلام – ارادتمند : محمد حسین صادقی – مدیر انتشارات هدهد، آثار دیگر  صلواتی هدهد

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲/۱۰/۲۲
محمد حسین صادقی