کوثریه

اشعار و مطالب مرتبط با کوثر
  • کوثریه

    اشعار و مطالب مرتبط با کوثر

هذا من فضل ربی
کوثریه

هوالجمیل
با سلام و عرض ادب خدمت شما
کوثریه مجموعه شعری است محصول سی و چند سال شاعری و یک عمر غلامی در خیمه اهلبیت. نام کتاب کوثریه از یک قصیده 400 بیتی با همین نام گرفته شده، این وبلاگ نیز منتخب آن مجموعه و همچنین شامل اشعار جدیدم است.
کتاب کوثریه را می توانید از منوی بالای وبلاگ دانلود فرمائید.
با آرزوی قبولی در پیشگاه خداوند و انبیا و اولیا و صلحا و شهدا
و حَسُن اولئک رفیقا
والسلام
مدیر انتشارات هدهد
محمد حسین صادقی متخلص به غلام
زرقان فارس
hodhodzar@gmail.com
09176112253


تا قلب کلبه در اثر احتراق سوخت
کوچک‌ترین ستاره‌ی حق در محاق سوخت

آئین جاهلیت عُظمی شروع شد
آئین وحدت از شرر انشقاق سوخت

محصول عمر کل رسولان به باد رفت
تا حاصل تلاش نبی از نفاق سوخت

از لشکر اُسامه گروهی گریختند
کز ذکر نامشان دلم از اختناق سوخت

تا مصطفی رها شد از این خاکدان تنگ
دریای صبر دختر او از فراق سوخت

رازی شنید از پدرش وقت مرگِ او
کز استماع آن دلش از اشتیاق سوخت

تنها نه مدعی نشد آگه ز راز او
گوش فرشته نیز در آن استراق سوخت

تسکین قلب فاطمه بود آن رموز ، لیک
مولا ز پیش بینی آن اتفاق سوخت

آن اتفاق تلخ پس از رحلت نبی
رخ داد بی درنگ و جنان را رواق سوخت

تا شعله‌های غصب بر «آن در» زبانه زد
متن غدیرنامه‌ی روز وثاق سوخت

تنها نه عهدنامه که موضوع عهد نیز
در آذرخش فتنه‌ی یوم‌الطلاق سوخت

سقفی جدا نمود زمین را ز آسمان
زان پس بشر به حسرت آن ارتفاق سوخت

زان پیش از سما به زمین فیض می‌رسید
بعد از سقیفه ، ارض ، از این افتراق سوخت

تا در سقیفه ، علت خلقت ، کنار رفت
دوزخ پدید گشت و «طباقاً طباق» سوخت

دوزخ چو دید هیمه‌ی افکار ارتجاع
«هَل مِن مَزید» گفت و از این ارتزاق سوخت

بعد از سقیفه ، گشت زمین عاق آسمان
تا روز حشر هر بشر از آه عاق سوخت

آتش فرا گرفت تمام زمانه‌ را
آنسان که جنگلی ز دم یک اجاق سوخت

آتش نسوخت خشک و تر فرشیان فقط
عرش بلند مرتبه را سقف و ساق سوخت

سقفی که گشت حائل بین سما و ارض
در زیر آن برای ابد ، اتفاق سوخت

آن آتشی که در دل شورای غصب بود
بیرون جهید و کلبه‌ی اهل وفاق سوخت

آتش گرفت قلب تمام فرشتگان
تا در بهشت ، کوثر مهر و صداق سوخت

شورای غصب حق علی را چنان گرفت
کز درک آن جفا ، پر و بال بُراق سوخت

تا گفته شد که حذف علی راه توسعه است
عالم از این تَفَلسُف پر طمطراق سوخت

تا رخ نمود فتنه چنان پاره‌های شب
قرآن به روی نیزه‌ی آل چماق سوخت

شد ذوالفقار حبس به زندان مصلحت
اما ز هجر حیدر و آن صبر شاق سوخت

در آتش سقیفه ، پس از بیت فاطمه
گلخانه‌‌های دختر او در عراق سوخت

از باتلاق ترس و ریا و سکوت خلق
آتش جهید و خلق در آن باتلاق سوخت

تاریخ ، بی تفاوت از این ماجرا گذشت
جغرافیای وحدت از این اشتقاق سوخت

من سوکوار دولت سبز جهانی‌ام
کز کثرت جنایت اهل شقاق سوخت

آخر ، به یُمن دولت مولایت ای (غلام)
جبران شود هر آنچه در آن احتراق سوخت

والسلام
محمد حسین صادقی (غلام)
قم – ربیع‌الاول 1425
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱/۰۹/۱۶
محمد حسین صادقی