جمعه, ۲۵ آذر ۱۴۰۱، ۱۲:۲۶ ق.ظ
شعر : مسمار
هوالجمیل
مسمار
ز جور سامریان سقیفه، گریَم زار
به حال حضرت زهرا و حیدر کرار
ببین که مزد رسالت، چه پر بها دادند
حرامیان عقیده به احمد مختار
پس از شهادت احمد، زدند آتش کین
به باب کلبهٔ ریحانة النبی، اشرار
چگونه شرح دهم این بلای عظمی، که
دریده سینهٔ محبوبهٔ خدا، مسمار
همان مکان که پدر بوسه می زد و میگفت
«شممت رائحة الجنه» زین گل بی خار
شهید راه ولایت، شهید راه علی
شهید «عدل و امامت»، شهید دفع شرار
نبود مزد رسالت بجز محبت و مهر
به باغ عشق نبی، بیت عصمت و اطهار
ز کل فاجعه، این میخ داغ و تفدیده
بس است مدرک تاریخ نحس استکبار
والسلام
محمد حسین صادقی