کوثریه
اشعار و مطالب مرتبط با کوثر
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایتة علی ابن ابی طالب و اولاده
المعصومین صلواة الله علیهم اجمعین.
*
با سلام و عرض ادب و تبریک غدیر
مثنوی : روح پیغام غدیر
شیعه ، همسو با مرام اولیا
عشق میورزد به کل انبیا
عشق ورزیدن به کل کائنات
شیعه را سرلوحه باشد در حیات
هست احمد برترین مخلوق حق
اشرف و کاملترین مخلوق حق
عشق بر احمد، طریق انبیاست
چونکه او معشوق و محبوب خداست
هرکسی بر حضرت حق، عاشق است
عاشق او نیز ذات خالق است
برترین عاشق به حق چون مصطفاست
مصطفی هم برترین یار خداست
چون حبیب است و بُود محبوب حق
عشق بر احمد، بُود مطلوب حق
*
کیست احمد؟ جمع زهرا و علی
ذات حق در چارده نور جلی
شیعه با اسماء پاک اولیا
عشقباری مینماید با خدا
هیچ دین و مذهبی در روزگار
نیست مثل شیعه، غرق عشق یار
شیعه میمیرد برای اولیا
مینماید جان فدای اولیا
میرود قربان نام اهلبیت
میشود از جان غلام اهلبیت
*
شیعه اهل سنت پیغمبر است
سنت احمد، ولای حیدر است
گر ندارد مسلمی این را قبول
فارغ است از دین و آئین رسول
*
گر نبودی خطبۀ ناب غدیر
باز، بودی مرتضی مولا و میر
گفت: هرکس من به او هستم «ولّی»
بعد من مولای او باشد علی
این «ولّی» دارد دو معنا در شعار
هم امیر و جانشین هم دوستدار
مرتضی در هر دو معنا مقتداست
هم امیرالمؤمنین هم عشق ماست
آنچه باشد روح پیغام غدیر
نیست تنها انتخاب آن امیر
بلکه باشد نعمت تکمیل دین
منت خاص خدا بر مسلمین
والسلام
محمد حسین صادقی – زرقان فارس
محمد بن علی بن حسین بن علی بن ابیطالب علیه السلام مشهور به امام محمدِ باقر (ع) پنجمین امام شیعیان است. مشهورترین لقب او «باقر» به معنای شکافنده است که بر پایه حدیث لوح، این لقب را پیامبر اسلام (ص) پیش از ولادتش به او داند. امام باقر (ع) حدود ۱۹ سال امامت شیعیان (از سال ۹۵ تا ۱۱۴ قمری) را برعهده داشت که با پنج تن از خلفای بنیامیه همزمان بود. ایشان در ۵۷ سالگی در هفتم ذیالحجه سال ۱۱۴ قمری به شهادت رسید.
پنجمین حجت و هفتم معصوم
بابی اَنْتَ که گشتی مسموم
ای فدای حق و قربانی دین!
کرده یک عمر نگهبانی دین!
شهادت امام محمد باقر (ع) تسلیت باد
در مدح و منقبت حضرت امام محمد تقی ، جوادالائمه (ع)
رضا چون شد شهید از راه کینه |
|
جوادش ناخدا شد در سفینه |
پی نوشت:
* با الهام از روایتی به نقل از کتاب ارشاد شیخ مفید ، باب امام جواد
** آیه 12 سوره مریم : «به یحیی در همان سن کودکی نبوت عطا کردیم» و آیه30 سوره مریم «عیسی در گهواره گفت : همانا من بنده خاص خدایم که مرا کتاب آسمانی و شرف نبوت عطا فرمود.»
والسلام - محمد حسین صادقی - زرقان فارسپیر دلاور ما
میداند اسم اعظم پیر دلاور ما
فریاد سرخ خون است فریاد رهبر ما
جلادهای تاریخ با دشنههای خونین
در جشن خون گریزان از خاک کشور ما
ای کور دل بپا خیز دنیا به لرزه آورد
گلبانگ با شکوه الله اکبر ما
ببران کاغذینند این ملحدان دلقک
بر لب چگونه آرند نام ابوذر ما
این مغزهای بیمار بگذار تا بسوزند
در شعله حقیقت بر لوح باور ما
تاریخ ما نوشتند روز نخست با خون
رنگین ز خون عشق است دیوار سنگر ما
ای هم نبرد هشیار بنگر که باز دارند
انبوه لاشخورها، پرواز بر سرما
هم سنگر بزرگم بیدار باش بیدار
با رنگ دیگر آمد اهریمن از در ما
بر قله های ایثار با اختران خاکی
شعر ظفر بخواند خورشید خاور ما
سد سپاه دیوان با سیل خون شکستند
در سنگر خدایی یاران دیگر ما
نصرالله مردانی
با رفتن تو در غزلم شور نمانده
است عمری حذر از تجربۀ فاصله کردم هر جا که رَوَم قصۀ آن یار پریروست چشمم همه شب، کوچۀ امید تو میرُفت باز آی که اغیار ، مرا زار نجویند دریای دو چشمم به امید تو نمی ، داشت با رفتن تو روح صفا رفت ز گلشن کس لذت بوسیدن مهتاب نداند چون گنگ که در خواب غمی دیده کُشنده |
بی مهر رُخت روز مرا نور
نمانده است هنگام وداع تو ز بس گریه که کردم مِن بعد چه سود ار قدمی رنجه کند دوست میرفت خیال تو ز چشم من و میگفت نزدیک شد آن دم که رقیبان تو گویند وصل تو اجل را ز سرم دور همی داشت صبر است مرا چاره ز هجران تو ، لیکن در هجر تو گر چشم مرا آب نماند حافظ ز غم از گریه نپرداخت به خنده |
تا
مسیحای عشق پیدا شد |
|
قلب ما
بر صلیب شیدا شد |
🌺 عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: مَا مِنْ عَبْدٍ شَرِبَ الْمَاءَ فَذَکَرَ الْحُسَیْنَ ع وَ أَهْلَ بَیْتِهِ وَ لَعَنَ قَاتِلَهُ إِلَّا کَتَبَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ مِائَةَ أَلْفِ حَسَنَةٍ وَ حَطَّ عَنْهُ مِائَةَ أَلْفِ سَیِّئَةٍ وَ رَفَعَ لَهُ مِائَةَ أَلْفِ دَرَجَةٍ وَ کَأَنَّمَا أَعْتَقَ مِائَةَ أَلْفِ نَسَمَةٍ وَ حَشَرَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ یَوْمَ الْقِیَامَةِ ثَلِجَ الْفُؤَادِ.
امام صادق علیه السّلام: هیچ بنده اى نیست که آب بنوشد و حسین علیه السلام را یاد کند و قاتلش را لعنت کند مگر آنکه خداوند صد هزار حسنه براى او ثبت کرده و صد هزار گناه از او محو فرماید و صد هزار درجه براى او بالا برد و گویا صد هزار بنده را آزاد کرده و خداوند روز قیامت او را شادمان محشور گرداند(1).
(1) الکافی، ج6، ص: 391، رقم 6.